گر باران نبارد .....؟
17 سالگی
درباره وبلاگ


بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم .....

پيوندها
اللهم عجل الولیک الفرج
شهدای شهرستان کبودراهنگ
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان 17 سالگی و آدرس 17salegi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 69
بازدید کل : 35222
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
محمد

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 18 تير 1390برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : محمد

اين رو يادته ؟؟؟

اين اولين حرفم بود و حالا هم آخرين حرفمه  !

شايد تا وقتي ديگر ، ولي بدون حرف هاي من همينه !


"اگر باران نبارد، پس چه كنم ؟
پس خود ببارم در افق تنهايي ام ؟
پس خود ببارم تا شوره زار دلم را سيراب گردانم ؟
مانده ام چه كنم اي دوست ؟
با تو بودن را زير باران جشن گرفتم روزي و اينك تو رفتي و باران هم با خود بردي...
اين روزها، در و ديوار اتاقم نظاره گر باران اند!
باراني كه ابري ندارد...
باراني كه از انتهاي یک دل گرفته و بي منت مي بارد...
دلم را خالي مي كنم تا بار ديگر تو را درونش جاي دهم ....
شايد با باريدنم تو را نيز از قلبم شسته باشم ...
اما شستمت تا دوباره با تو بودن را درون قلبم حك كنم ...
بي تو ، با تو ، اين روزها برايم فرقي ندارد ...
ياد گرفته ام كه ببارم و بر دل آتش گرفته ام درمان باشم...
اين روزها ، دلم تنگ است ....
زير باران مي روم تا نه چشم هايم را بشويم .... بذار چشم ها را ديگران بشويند...
من نيازي به چشم شستن ندارم ....
چشم دل را مي شويم تا تو را بهتر بينم ...
تا بهتر خوانمت .... تا كنج دلم را براي تو و حضورت گردگيري كرده باشم ...
بيا كه فقط اين دل، ‌تو را كم دارد ..."



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: